Web Analytics Made Easy - Statcounter

بارسیدن به روزهای پایانی ضرب الاجل بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود سپرده بانکی به 15درصد تقلای برخی بانک ها برای جذب سپرده،موجب تشکیل صف طولانی متقاضیان و فعالیت برخی شعب بانک ها حتی در روز جمعه شده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامه «وطن امروز» از اظهارات و تصمیمات متناقض درباره ابلاغیه کاهش سود بانکی گزارش داده است:‌ روحانی در گفت‌وگوی زنده خود با مردم درباره کاهش نرخ سود سپرده موضوعاتی را مطرح کرد که رئیس‌جمهور سلف وی دقیقا 10 سال پیش آن را مطرح کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

* وطن امروز

- نرخ سود بانکی همچون دوره احمدی‌نژاد، دستوری شد

«وطن امروز» از اظهارات و تصمیمات متناقض درباره ابلاغیه کاهش سود بانکی گزارش داده است:‌ روحانی در گفت‌وگوی زنده خود با مردم درباره کاهش نرخ سود سپرده موضوعاتی را مطرح کرد که رئیس‌جمهور سلف وی دقیقا 10 سال پیش آن را مطرح کرده بود. به گزارش «وطن‌امروز»، حسن روحانی سه‌شنبه شب اعلام کرد نرخ سود باید بین 11 یا 12 درصد و نرخ سود تسهیلات باید حدود 15 تا 16 درصد باشد.

مشابه چنین اظهاراتی را دولت نهم به صورت بخشنامه ابلاغ کرده بود و رئیس‌جمهور وقت به پیشنهاد رئیس‌کل بانک مرکزی دستور اقدام داده بود. رئیس دولت نهم در بهار 1386 دستور داده بود نرخ تسهیلات در بانک‌های دولتی 12درصد و در بانک‌های خصوصی 13 درصد شود. در آن دوران کارشناسان و فعالان اقتصادی که هم‌اکنون حامی دولت فعلی هستند موج اعتراضی را راه انداختند و این دستور را به زیان اقتصاد ترسیم کردند. برخی از آنها گفتند با این دستور بانک‌ها سرکوب مالی می‌شوند و برخی دیگر از وحشت سرمایه‌گذاران سخن گفتند.

به عنوان مثال حسین عبده‌تبریزی، دبیرکل پیشین بورس اوراق بهادار و مشاور فعلی وزیر راه و شهرسازی 10 سال پیش گفته بود: نه‌تنها بازار سرمایه ‌مطلقا از کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی سودی نمی‌برد، بلکه چنین تصمیمات خلق‌الساعه‌ای سرمایه‌گذاران را به وحشت می‌اندازد. حالا 10 سال از آن زمان می‌گذرد و حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم نیز در گفت‌وگوی زنده با مردم صراحتا از بالا بودن نرخ سود بانکی گلایه می‌کند. روحانی در برنامه تلویزیونی سه‌شنبه شب گفت: بانک‌ها کار بزرگی می‌توانند انجام دهند اما مشکلات فراوانی دارند که نخستین‌ مشکل آنها این است که سرمایه‌ آنان کم است که باید سرمایه بانک‌ها را بالا ببریم. رئیس قوه مجریه همچنین گفت: دومین مشکل بانک‌ها این است که امروز یک رقابت ناسالم با یکدیگر دارند و باید جلوی این رقابت ناسالم را بگیریم، یک بانک مخفیانه با یک برنامه‌ریزی پشت‌پرده سود خود را بیشتر می‌کند تا پول بانک دیگری را جذب کند و این یک رقابت ناسالم بانکی است که باید جلوی آن گرفته شود. رئیس جمهوری یادآور شد: معضل بزرگ ما در اقتصاد مساله سود تسهیلات است، وقتی سود تسهیلات بالای ۲۰ درصد می‌شود فردی که می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند چقدر باید سود به دست بیاورد که بخواهد ۲۰ درصد آن را به بانک پرداخت کند. براساس آخرین گزارش مرکز آمار که مربوط به مرداد امسال می‌شود تورم جامعه زیر 8 درصد است و اگر سود بانکی یک مقدار از تورم بیشتر باشد درست است یعنی سود بانکی ۱۰ یا ۱۱ درصد شود قابل قبول است. رئیس قوه مجریه همچنین گفت: اگر از سود سپرده تا سود تسهیلات 2 تا 3 درصد افزایش یابد، درست است یعنی اگر سود سپرده ۱۲ درصد است تسهیلات ۱۵ تا ۱۶ درصد شود. روحانی افزود: اما در حال حاضر هم سود تسهیلات و هم سود سپرده در یک چارچوب منطقی پیش نمی‌رود که این کار می‌تواند لطمه‌ای بزرگ به ما وارد کند.

حسن روحانی در حالی از نرخ سود تسهیلات 15درصدی سخن می‌گوید که بانک مرکزی هفته گذشته بخشنامه دستوری کاهش نرخ سود سپرده را ابلاغ کرد و قرار است بزودی بخشنامه کاهش نرخ سود تسهیلات را هم ابلاغ کند. رئیس‌جمهور وقت در سال 1386 به دنبال نامه رئیس کل وقت بانک مرکزی و اعلام تصمیمات شورای پول و اعتبار مبنی بر تعیین 12 درصد برای نرخ سود تسهیلات اعطایی بانک‌های دولتی و 13 درصد برای نرخ سود تسهیلات اعطایی بانک‌ها و موسسات اعتباری غیردولتی، در پی‌نوشت نامه دکتر شیبانی نوشت: «موافقم، ابلاغ کنید». حالا 10 سال از آن دستور گذشته و بخشنامه‌های دستوری کاهش نرخ سود سپرده و تسهیلات به سریالی ادامه‌دار تبدیل شده است.

موافقان کاهش نرخ سود می‌گویند این اتفاق می‌تواند به رونق تولید و بازار سرمایه‌ کمک کند اما مخالفان اعتقاد دارند کاهش نرخ سود دستوری تبعات بدی دارد و بازار عرضه و تقاضا باید سود بانکی را تعیین کند نه بخشنامه‌های دولتی.جالب‌ترین بخش ماجرا این است که مسؤولان فعلی بانک مرکزی در اظهاراتی شگفت‌انگیز اعلام می‌کنند بخشنامه کاهش نرخ سود سپرده به 15 درصد اصلا دستوری نیست! پیمان قربانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی چند روز پیش در واکنش به این موضوع که آیا این بخشنامه دستوری نیست؟ گفته بود: نرخ سود بانکی ۱۵ درصد نرخ مناسب و مطابق بازار و تورم است.

این نرخ، دستوری نیست و در شرایط انجماد مالی نباید به عرضه و تقاضا بپردازیم. قربانی تصریح کرد: اگر بانک‌ها نرخ سود بانکی بالا را پیشنهاد و ارائه می‌کنند، به دلیل عرضه و تقاضا نیست بلکه به دلیل خروج از انجماد سرمایه‌گذاری‌ها و سپرده‌گذاری‌های بانکی است؛ بانک‌ها برای تأمین منابع مالی خود تحت فشار هستند. وی مطالبات غیرجاری، مطالبات بانک‌ها از دولت و رسوب دارایی‌های غیرمالی مانند املاک و مستغلات در ترازنامه بانک‌ها را عامل انجماد دارایی بانک‌ها عنوان کرد و افزود: از آنجا که جریان بازگشت تسهیلات تضعیف شده بود، رقابت درباره نرخ جذب سپرده جدید و جنگ قیمتی آغاز شد. بانک مرکزی دستور کاهش نرخ سود را داده و مسؤولان‌ بانک‌های خصوصی نیز معتقدند این یک دستور است اما اصرار بانک ‌مرکزی‌ها درباره دستوری نبودن بخشنامه جدید غیرمنطقی به نظر می‌رسد. به هر حال کارشناسان اعتقاد دارند با کاهش نرخ سود بانکی می‌توان به رونق کسب‌وکار و تولید داخلی امیدوار شد. با توجه به نرخ اعلامی زیر 10 درصدی نیز منطقی است که نرخ سود بانکی کاهش یابد اما آیا این طرح ضربتی بانک مرکزی و بخشنامه اخیر ضمانت اجرایی دارد؟

تجربه نشان داده در نظام بانکی اعمال تصمیمات ضربتی و دستوری چندان مورد استقبال مجریان قرار نمی‌گیرد. کاهش نرخ سود سپرده تا 15 درصد در سال 1394 توسط همین مسؤولان بانک مرکزی ابلاغ شد اما تقریبا هیچ بانکی آن را اجرا نکرد و حالا بانک مرکزی با سختگیری بیشتری قصد دارد سود بانکی را کم کند. تحرکات اخیر بانک‌ها برای جذب سپرده نشان می‌دهد جذب پول مردم برای بانک‌ها حیاتی است و قطعا با اجرای این بخشنامه و بدون دستورالعمل‌های حمایتی دیگر بانک‌های ضعیف به مشکلات بزرگی بر خواهند خورد. خیلی‌ها اعتقاد دارند کاهش نرخ سود بانکی ضروری است اما روش فعلی دولت صحیح نیست و بانک مرکزی ضمانت‌های اجرایی این تصمیم را هم باید در نظر بگیرد.

* کیهان

- مدیر نجومی‌بگیر وعده‌های دولت را نادیده گرفت

کیهان نوشته است:‌حدود دو ماه پس از انتصاب یک مدیر نجومی‌بگیر به عنوان مدیرعامل پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس ۱۰۰ نیروی رسمی شاغل در این پالایشگاه که آزمون استخدامی رسمی را گذرانده‌اند از بروز مشکلات عدیده در ادامه کار خود در این پالایشگاه خبر دادند.

پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس که قبلا با ادعاهای عجیب دولت و ماجرای انتصاب یک مدیر نجومی‌بگیر به عنوان مدیرعامل، خبرساز شده بود، بار دیگر حاشیه‌ساز شده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، شرکت پالایش نفت ستاره خلیج‌فارس در سال 92 به منظور جذب نیروهای متخصص اقدام به برگزاری آزمون استخدامی کرد. پس از ماهها تأخیر در اعلام نتایج آزمون، در نهایت شهریورماه سال 1393 اسامی 400 نفر برای شرکت در مصاحبه و آزمون فنی اعلام شد و با پیگیری‌های بسیار از سوی قبول‌شدگان و حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نهایت نام 100 نفر به عنوان پذیرفته‌شدگان نهایی در سال 95 برای آغاز به کار در این پالایشگاه اعلام شد. با این حال تعدادی از شاغلان در پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس از بروز مشکلات عدیده در ادامه کار خود در این پالایشگاه خبر داده‌اند.

یکی از این افراد به خبرنگار تسنیم گفت: زمانی که در پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس مشغول به کار شدیم، مدیرعامل وقت این پالایشگاه طی صدور ابلاغیه و نامه‌ای اعلام کرد که تمامی افرادی که از طریق آزمون آستخدامی و گذراندن مراحل آزمون فنی و مصاحبه‌ها و دوره‌های آموزشی به کار مشغول شده‌اند، نیروی رسمی این شرکت هستند و از تاریخ اول فروردین ماه سال 96 حکم آنها به عنوان نیروی رسمی صادر می‌شود. ما با اطمینان به این حرف‌ها، همسر و فرزندان خود را به بندرعباس منتقل کردیم تا سال‌هایی که در این پالایشگاه مشغول به کار هستیم در کنار خانواده خود باشیم، اما با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به یکباره ورق برگشت. 20 روز بعد از انتخابات، مدیرعامل قبلی پالایشگاه با مدیرعاملی دیگر جایگزین شد. مدیرعامل جدید به هیچ وجه حرف‌ها و قول‌ها و نامه‌هایی که مدیرعامل قبلی صادر کرده بود را قبول نداشت و به ما 100 نیروی رسمی اعلام کرد که باید برای ادامه کار به یکی از شرکت‌های پیمانکار شاغل در بخش بهره‌برداری پالایشگاه مراجعه کنیم و قرارداد نیروی پیمانکاری ببندیم.»

یکی دیگر از پذیرفته‌شدگان آزمون استخدامی پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس گفت: انگار رأی ما را می‌خواستند و بعد از آن، آن روی سکه را نشانمان دادند. قبل از انتخابات اردیبهشت نگران این شده بودیم که چرا حکم‌های ما صادر نمی‌شود اما به گفته مسئولین اعتماد کرده بودیم، اما بعد از انتخابات با آمدن مدیرعامل جدید، وی آب پاکی را روی دست ما ریخت و گفت که باید برویم و نیروی شرکت‌های پیمانکاری شویم.

یکی دیگر از این 100 نفر اظهار کرد: مگر می‌شود حرف یک نفر به قانون رایج بر یک سیستم چیره شود؟

گفتنی است، اواسط تیرماه امسال کیهان گزارش داد، مدیر نجومی‌بگیری که حاضر نشد حقوق بیت‌المال را برگرداند مدیرعامل شرکت نفت ستاره خلیج فارس شده است و طی جلسه‌ای، آقای م.الف به عنوان مدیرعامل جدید شرکت نفت ستاره خلیج‌فارس منصوب شد.

وی که قبلا مسئولیت شرکت مدیریت طرح‌های صنعتی ایران را برعهده داشت، از سوی عادل آذر، رئیس‌دیوان محاسبات به عنوان مدیر نجومی‌بگیری که حاضر نشد حقوق بیت‌المال را برگرداند، معرفی شده بود.

عادل آذر در نیمه دوم سال 95 در مصاحبه‌ای که اسامی مدیران نجومی‌بگیر را در رسانه‌ها اعلام کرد، از م.الف به عنوان مدیر شرکت مدیریت طرح‌های صنعتی ایران‌ (که از سال 92 تا 95 مدیرعامل این شرکت بوده است) نام برده و او را یکی از 10 مدیری که با دیوان محاسبات همکاری ننموده و اموال و دریافتی‌های نامشروع خود را بازگشت نداده بودند، یاد کرد.

آذر در مصاحبه خود اعلام کرد: این افراد مبلغی معادل حدود دو میلیارد تومان از وجوه پرداخت‌های نامتعارف را به خود اختصاص داده‌اند و تاکنون هیچ رقمی را بازگشت نداده‌اند. پس از این اعلام در رسانه‌ها، م.الف از سمت خود در شرکت مدیریت طرح‌های صنعتی ایران برکنار شد ولی در تیرماه سال 96، به عنوان مدیرعامل بزرگ‌ترین پالایشگاه کشور منصوب گردید. حال بعد از گذشت حدود دو ماه، اولین دسته گل این انتصاب به آب داده شد و تعهدات قانونی دولت برای استخدام قانونی 100 نفر را زیر پا گذاشته شده است.

سؤال اینجاست که چرا فردی که جزو نجومی‌بگیران بوده و از آن بدتر، در مقابل شفاف‌سازی دیوان محاسبات نیز ایستادگی کرده و هیچ رقمی را بازگشت نداده‌ (ضمن اینکه تخلفش علنی و حتی توسط دیوان محاسبات اعلام شده) در پست استراتژیکی مانند بزرگترین پالایشگاه کشور منصوب می‌شود؟ گفتنی است، این پالایشگاه با وجود فروش فرآورده‌های نفتی خود دارای گردش مالی بسیار بالایی است.

* شرق

- پیامدهای سوء کاهش دستوری نرخ سود بانکی

این روزنامه اصلاح طلب از کاهش سود بانکی انتقاد کرده است:‌ این روزها ترافیک سنگینی از حضور سپرده‌گذاران در شعب بانک‌ها به چشم می‌خورد، به‌طوری‌که در نتیجه هجوم غیرمتعارف سپرده‌گذاران بسیاری از امور روزمره شعب بانک‌ها دچار اختلال شده است. دلیل به‌وجودآمدن این ترافیک سنگین ضرب‌الاجلی است که بانک مرکزی تا تاریخ ١١ شهریور، برای بانک‌ها درباره رعایت سقف ١٠ و ١٥درصدی نرخ سود برای سپرده‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت تعیین کرده است. سپرده‌گذاران به شعب بانک‌ها هجوم می‌بردند تا قبل از فرارسیدن مهلت تعیین‌شده، سپرده‌های کوتاه‌مدت خود را به بلندمدت تبدیل کنند و شنیده‌ها حاکی از آن است که بانک‌ها هم با احساس نگرانی از اینکه با نرخ سودهای جدید کار جذب منابع برایشان از آن‌چه تاکنون بوده دشوارتر خواهد شد، نرخ سود سپرده‌های بالاتر از ٢٠ درصد را هم به سپرده‌های مشتریان خود عرضه می‌کنند.

این روش ضربتی تبدیل حساب‌های کوتاه‌مدت به بلندمدت درعین‌حال که باعث ماندگاری منابع موجود در بانک‌ها می‌شود و نگرانی آنها را حداقل برای زمان کوتاهی تا حدودی کاهش می‌دهد، برای مشتریانی که این روزها در ازدحام کم‌سابقه شعب بانک‌ها موفق به جابه‌جایی حساب‌های پس‌انداز خود به بلندمدت می‌شوند، واقعه‌ای خشنودکننده است، اما باید دید بعد از فرونشستن این موج و به پایان رسیدن ضرب‌الاجل تعیین‌شده از سوی بانک مرکزی تکلیف بانک‌ها که ظاهرا به دلیل تشدید نظارت‌های بانک مرکزی تحت هیچ شرایطی نمی‌توانند به سپرده‌های مردم نرخ سودهای بالاتر از نرخ سودهای حداقلی و حداکثری تعیین‌شده از سوی بانک مرکزی بپردازند، در ارتباط با جذب منابع چه خواهد شد. بدون شک مثل همیشه مبنای تصمیم شورای پول و اعتبار بانک مرکزی را درباره تعیین نرخ ١٥‌درصدی برای سپرده‌های بلندمدت بانک‌ها، مقوله تک‌رقمی‌شدن نرخ تورم تشکیل می‌دهد، نرخ تورمی که اساس محاسبه آن میانگین رشد قیمت چندصد قلم کالا و خدمات در یک بازه زمانی مشخص است ولی اشکالی که بر این شیوه محاسبه نرخ تورم وارد است، این است که درصد بسیار بالایی از خدمات و کالاهای مورد محاسبه در تعیین نرخ تورم در آخرین درجه اولویت‌های سبد هزینه زندگی مردم قرار دارد و حتی بعضی از آنها به قدری بی‌مشتری هستند که تولیدکننده و فروشنده حاضر است، آنها را زیر قیمت بازار به فروش برساند ولی باز هم برای آنها خریداری پیدا نمی‌شود.

به همین سبب نرخ تورم یک‌رقمی که از این شیوه آمارگری و محاسبه به دست می‌آید، نرخ تورم واقعی که بتواند مبنای تصمیم‌گیری‌های اساسی برای شاخص‌های مهمی چون نرخ سود سپرده‌های بانکی قرار گیرد، نیست و اعمال چنین نرخ سودهایی جز آنکه بازار پول را متلاطم و بنیه مالی بانک‌ها را تضعیف کند، نتیجه دیگری به بار نخواهد آورد. به‌همین‌سبب اگر آمارگران بانک مرکزی می‌خواهند نرخ واقعی تورم متناسب با رشد قیمت‌ها در چندسال دوره دولت یازدهم را به دست آورند، باید سبد کالا و خدماتی جداگانه به‌عنوان مبنای محاسبات خود تعریف کنند. سبدی که صرفا شامل کالا و خدمات اساسی دارای اولویت‌های بالا در سبد هزینه زندگی مردم باشد. اگر چنین سبدی مبنای محاسبه نرخ تورم قرار گیرد،‌ آن‌وقت معلوم خواهد شد که در سال‌های اخیر، اگرچه از شتاب تورم تا حدودی کاسته شده، اما نرخ واقعی تورم یعنی آن رقمی که مردم در معیشت و سبد هزینه زندگی خود احساس می‌کنند، نه‌تنها کاهش نیافته بلکه روند رو به رشد هم داشته است.

نگاهی به رشد قیمت اقلام خوراکی مانند گوشت، برنج، حبوبات، میوه و تره‌بار، محصولات لبنی و اقلام مشابه دیگری که اصطلاحا از آنها به‌عنوان کالای سوپری یاد می‌شود و نیز هزینه خدمات انحصاری دولت مانند انرژی برق و گاز، خدمات پزشکی و درمانی، انواع داروها و نیز اجاره مسکن که سنگینی آن کمر بسیاری از خانوارهای فاقد مسکن ایرانی را خم کرده است، به‌خوبی میزان افزایش نرخ واقعی تورم را نشان می‌دهد، طرفه آنکه متناسب با افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و نرخ تورم واقعی و مؤثر در هزینه زندگی مردم، میزان حقوق و دستمزدها افزایش پیدا نکرده که این موضوع باز هم کاهش بیشتر قدرت خرید مردم، افزایش خط فقر و افزایش فاصله طبقاتی را در جامعه ایران به همراه داشته است.

در چنین شرایط و اوضاع و احوالی که بالابودن نرخ بی‌کاری هم فشاری مضاعف را بر سبد هزینه زندگی مردم وارد کرده است، درصدی از مردم از محل سود دریافتی از سپرده‌گذاری‌های پس‌انداز خود در بانک‌ها بخشی از معاش خود را تأمین می‌کنند و هر کاهشی که در نرخ سود سپرده‌های بانک صورت می‌پذیرد معیشت این سپرده‌گذاران را مستقیما به مخاطره می‌اندازد. قبول این واقعیت هیچ ربطی به اصولگرا، اصلاح‌طلب، اعتدال‌گرا یا هر جناح‌بندی و تفکر سیاسی دیگری که عده‌ای خود را به آن منتسب می‌دانند، ندارد. بالا و پایین رفتن نرخ تورم را هیچ‌کس بهتر از توده‌های مردم، خصوصا خانوارهایی که با حقوق و دستمزدهای ثابت و به‌مراتب پایین‌تر از خط رسمی فقر روزگار می‌گذرانند و دولتمردان و مدیران ارشد اجرائی این خط فقر را حتی یک روز در زندگی خود تجربه نکرده‌اند، نمی‌شناسند. تأثیرات سود، کاهش دستوری نرخ سود بانکی بر زندگی و معیشت مردم و بنیه مالی بانک‌ها فقط یک روی سکه دستوری است که

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۷۹۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی: کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر به دلیل تزریق است اما این روش جواب نمی دهد / دولت از مردم عذرخواهی کند

«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.»   عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفت‌وگو با هم‌میهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد.   در شرایطی که دولت می‌گوید در سیاست‌های پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمی‌دانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، می‌گوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»   *‌اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان می‌دهد تورم به‌رغم تلاش‌های دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچ‌یک از برنامه‌های دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه می‌کند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.   یک نکته‌ای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالی‌که در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد می‌رسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم و براساس سال پایه‌ای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود.   *‌اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمی‌کند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمی‌توان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالی‌که در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.   با این درآمد نفتی و اینکه تاکید می‌شود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطه‌به‌نقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار می‌دادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمی‌دهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد.   نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعده‌هایی که در این حوزه داده بودند هم‌جهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف می‌کنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تک‌رقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند.   امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب می‌شود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.   تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.   دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز می‌بینید که با تزریق بی‌حد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمی‌کنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچ‌گاه جزو سیاست‌های من نبوده.   تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایه‌ای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشان‌دهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعده‌های دولت در این حوزه است.   *‌دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانک‌هاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت.   در هر حال صرف‌نظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر می‌تواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیس‌جمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیب‌شان می‌رود مهم است. تورم باید کم شود.      *‌چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافه‌برداشت بانک‌ها به اقتصاد فشار می‌آورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دست‌شان خارج شده است. شما نمی‌توانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد.   این نشان می‌دهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان می‌دهد یک ناهماهنگی در سیاست‌های پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمی‌توان تورم را کنترل کرد.   آقایان گمان می‌کنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش می‌یابد.  رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.   بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطه‌های مالی برمی‌گردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمی‌شود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاست‌های پولی نمی‌توان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • راهکارهای رئیس کمیسیون اقتصادی برای تعدیل قیمت خودرو؛از واردات تا کاهش قیمت بهای تمام شده
  • گزارش عملیات اجرایی سیاست پولی
  • حمله تند مشاور سابق احمدی نژاد به زاکانی /می خواهد ۲ میلیارد یورو از جیب تهرانی ها به جیب کمپانی ها چینی واریز کند
  • در سال جهش تولید، ارز چند نرخی را حذف کنید
  • استاندارد پایین خودروهای داخلی عاملی در بروز ناترازی بنزین
  • نسخه برزیلی برای خودروسازی ایران
  • وزیر صمت مطرح کرد: واردات خودروهای کارکرده منتظر مصوبه دولت
  • همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی: کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر به دلیل تزریق است اما این روش جواب نمی دهد / دولت از مردم عذرخواهی کند
  • کاهش نقدینگی و تورم با تمرکز بانک مرکزی در حوزه ریال
  • بانک مرکزی از خرداد ماه بانک ها را کنترل می کند